loading...
تخته سپید
شروین رنجبر بازدید : 1 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

طبيعت هميشه بهترين معلم بشر بوده. وقتي كه انسان روش برافروختن آتش را درك و ان را فراگرفت، بزرگترين تحول و انقلاب در زندگي روزانه بشر پديدار آمد. پايه هاي اوليه تمدن با اين رخداد بنا نهاده شد. احتمال دارد بشر با ابداء روش پخت نان بتدريج به شيوه سفالگري نيز پي برده باشد. احتمال ديگر اين است وقتي كه انسان در دامن طبيعت و در كلبه هاي دست ساز زندگي مي كرده درزمان فراغت به بازمانده هاي آتشفشاني برميخورده و با ديدن اين اثاراز جمله سنگهاي و سيليس ها ي ذوب شده به راز ساختن لعاب پي مي برد. بشر از راه تجربه و آزمايش بتدريج اين دانش را تكامل ميبخشد. تركيب و ساخت لعاب هاي شفاف سفال با تكامل دانش شيمي و آشنايي انسان با فلزات و كاربرد ان مرتبط است. اهميت سفال و لعاب سازي امروزه بخوبي در زندگي مدني مشهود است. بخش مهمي از ساختمان سازي و معماري، از جمله تركيبات حمام وآشپزخانه را در بر مي گيرد و با افزايش سطح بهداشت عمومي و نيز كاهش بيماري هاي خطرناك مسري ارتباطي مستقيمي دارد. زيرا در طول تاريخ مي بينيم سرزمين هايي كه ازاين موهبت برخوردار بوده اند به مراتب از طول عمر ورفاه بهداشتي بهتري بهره مند بوده و سطح مرگ مير نيزبالطبع دران كمتر مي بوده. در واقع ميتوان گفت كه صنعت سراميك سازي كه بخشي از صنعت سفالگري را تشكيل ميداده يكي از بزرگترين خدمتها را به بخش بهداشت در تاريخ نموده. هر قدر دانش بشردر بخش شيمي و لعاب سازي، سراميك سازي بيشتر پيشرفت مي نموده به همان اندازه نيز در شهر سازي و معماري موفقيت او افزوني مي يافته. در اين بخش ابتداء با انواع لعاب ها و روش ساخت اوليه ان و دربخش بعدي با فرمول روش ساخت انواع لعاب هاي رنگي به شكل كاربردي وعملي آشنا مي شويد.اهميت صنعت سفالگري و سراميك سازي و روش تهيه لعاب به نيازهاي اوليه بشر درعدم سرايت او به بيماري هاي مسري در بهداشت غذايي و بهداشت بدني مربوط بوده. در مرحله دوم نماد هنري و فرهنگي اين صنعت اهميت ميابد. زماني كه بشر هنوز كاغذ را اختراع نكرده بود، نقش سفال مانند ابزاررسانه ايي بوده تا فرهنگ و دانش و تجارب خويش را دران محفوظ دارد. بطور مثال ايرانيان با سفال مكاتبات و محاسبات خويش را به انجام ميرساندند. اين ماده نرم اين امكان را براي بشر فراهم ميكرده تا خط سمبل گويايي شكل گيرد وانسان تجارب و تفكرات خويش را دران نقش زند.........



منشاء لعاب ها

لعاب (Glaze)يک لايه شيشه ای نازکی است که بعد از پخت لعاب در يک درجه حرارت معينی حاصل بشود . البته آنقدر ذوب نمی شود که روی کار حرکت کند . تصور می شود که شيشه قبل از لعاب توسط مصريان بين 3000 تا 12000 سال قبل از ميلاد کشف شده باشد که اين کشف احتمالاً اتفاقی و از ترکيب شن و نمک در يک آتش بزرگ پديد آمده است . مصريان به اين ترکيب شن و ماسه ، خاک رس هم اضافه کردند و ديدند که اين مخلوط روی يک سطح عمودی که روی آتش قرار دارد می ايستد به اين ترتيب لعاب کشف شد . لعاب شيشه در ترکيب شيميايی با شيشه فرق دارد . اگر چه لعاب خود يک نوع شيشه است ولی شيشه به تنهايی و در يک حالت گداخته شکل می گيرد در حالی که لعاب با خاک رس يا فلز شکل می گيرد .
امروزه شيشه از سيليس ساخته می شود و شکل اکسيده شدن شيشه يا اکسيدها باعث می شوند که سيليس سخت در حرارت پايين تر گداخته شود . موادی که در شيشه استفاده می شود سرب و کربنات سديم می باشند . لعاب حداقل يک جزء ترکيبی بيشتر از شيشه دارد تا بتواند شيشه ذوب شده را روی یکسطح عمودی نگهدارد و آن هم اکسيد آلومينيوم می باشد که حالت چسبندگی آن را تشکيل می دهد . منبع اصلی لعاب خاک رس است .
مصريان از لعابهای قليايی بخاطر سديم (نمک) آن استفاده می کردند . چون اين ماده بيشتر در دسترس بود . چينی ها تا سال 200 قبل از ميلاد لعابهايی با حرارت بالا را توسعه دادن که اين کار با استفاده از چوب برای آتش کردن کوره ها انجام می گرفت . آنها دريافتند که حرارت ناشی از ذغال چوب که به ظروف می خورد باعث جلا دادن آنها می شود . بعلاوه چينی ها به ذغال چوب ترکيبی از اکسيد سرب و نوعی سنگ سيليکاتی اضافه می کردند . در سال 500 قبل از ميلاد چينی ها از رنگهای مختلف سربی استفاده می کردند که ترکيباتی از اکسيد يک فلزی ، مخصوصاً از مس بود که نوعی لعاب فيروزه ای توليد می کرد ولی در لعاب سربی سبز چمنی با سبز مغز پسته ای ايجاد می شود . اصولاً رنگ ها اثر زيادی از طريق ترکيب لعابها ايجاد می کند .
لعاب می تواند مات يا بلوری باشد . شفاف يا کدر باشد . زبر يا نرم باشد و بالاخره رنگی يا ساده باشد . لعاب همچنين وسيله جانبی است برای تزيينات و غير قابل نفوذ ، با دوام ، قابل شستشو و مقاوم در برابر مواد اسيدی و باکتری دار بطور کلی سطح بدنه کار را ضخيم نمی کند يا اگر تخلخلی روی بدنه باشد آن را می پوشاند .
لعابها می توانند از نظر فرمول هم ريشه باشند در آزمايشات مواد خام يا منابع ديگر نيز از يک فرمول ريشه ای محسوب می شوند . ترکيبات رنگی در لعاب دقيقاً همان هايی نيستند که در نقاشی بکار می روند و نمی توانند عيناً مثل رنگهای نقاشی بکار می روند و پخت آنها بايد در حرارتهاب مختلف مدنظر قرار گيرد . مثلاً رنگدانه های سراميک بعضی وقتها مثل رنگدانه های نقاشی می باشند و حتی بعضی رنگهای نقاشی می توانند در رنگهای لعابی و با حرارت پخت پايين بکار روند شما می توانيد ترکيبات رنگی اکسيد فلز شيشه را با لعابها امتحان کنيد و همينطور با رنگين سازهای تجاری و يا با رنگهای نقاشی .
در بعضی از اقوام و فرهنگها از لعاب برای جلا دادن استفاده نمی کنند سرخپوستان آمريکای شمالی و جنوبی خود ظروف سفالی را با صيقل دادن شفاف و براق می کنند . يا روی ظرف گلی دوغابی از جنس خود ظرف سفال می ريزند تا سطح آن شفاف شود . بعضی از قبايل آمريکای جنوبی و مرکزی و همچنين آفريقاييها و سرخپوستان دريافتند که اجزاء و عناصر ماده ای مثل « شير» روی کار سفالی تمام خلل و فرج بدنه را کاملاً می پوشاند يا مثلاً ديگران دريافتند که رزين ( صمغ) درخت اگر داخل کوزه های داغ ماليده شود آن را شفاف می کند . اين نوع روکش ها ممکن است دوام زيادی داشته باشند اما دائمی نيستند بخاطر اينکه از لعاب ساخته نشده اند .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 17
  • بازدید کلی : 109